ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ
ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ

وقتایی که دلت گرفته

  

 

یه وقتایی که دلت گرفته ؛

بغض داری ،

آروم نیستی !

دلت براش تنگ شده ....

حوصله ی هیچکسو نداری !

به یاد لحظه ای بیفت که :

اون همه ی بی قـراری های تو رو دید؛

اما ....

چشمـاشو بست و رفت ... !!!  

خسته ام

خسته تر از آنم   

که لیوانی چای  

آرامَم کند   

آغوش گرم ترا میخواهم  

 

در جنگلی ناشناس  

 

وقتی که آسمان   

 

از لابه لای شاخه ها   

 

سرک میکشد.  

میدونم

 

 

مــیــدونم !

کــــار داری !

ســَرَت شـــلوغه !

مــیــــدونم!

امــا اینکـــه موقع خـــواب

روی تخـــتت ... چند ثانیه ...

فقط لحــظه ای بــه ذهــنت خـــطور کنه

کـــه یکی جــایی ... کـــسی ... روی تخــتش ...موقع خــوابـــش ...

واس خاطر "تـــــــــو" اشـــک مــــی ریزه !

همیـــن هــم بــرا مـــن کــافیه !

روزی میرسدکه ...

 

 

روزیــــ مــیـــرِســَـد کـِــ

دلـــــت براےمــــن کــه نه ،

ولـ ــے َبرای روزهــای باهمـــ بودنمـان تَنـگـــ مــیشه

براےمــَن که نه ،

ولے براے "مواظِـ ـب خودت باش" شنیدن تَنـگــ مــیشه

براے مــَـن که نه ،

ولے براے نگاهـ ـے که تا پیچ سَرکوچه تعقیبت میکرد تَنـگــ میشه

براےمــَـن که نه ،

ولے براے دلے که نگرانت میشد تَنـگــ میشه

راستش ! براے اینها که نه . . .

براےخـوده مــن. . . دلَـت خیــلے تَنـگــ مــیشــه مطـمـئنم

خدا

 

 

 

*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*•.¸¸.•*´

دست به دامن خدا که میشوم…

چیزی آهسته درون من به صدا میاید که: نترس!

از باختن تا ساختن دوباره…

فاصله ای نیست…

*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*•.¸¸.•*´

وروجک عمه مشکلی نداره

خوب اینم از وروجکمون که خدا رو شکر بعد از جواب آزمایشاتی که انجام داده بود گفتن هیچ مشکلی نداره... .  

الهی عمه فداش بشه دلم واسه اش یه ریزه شده... .  

وروجکی شده واسه خودش هر جا میره دلبری میکنه موندم این بزرگ بشه چی میشه خدا قربونش برم من...  

عمه فدات بشه زود بیا اینجا که دلم برات تنگ شده