ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ

بعضی ها

بعضی هــا را

هر چقـدر هـم که بخواهـی تمام نمیــــ شوند

همیشـه به آغوششـان بدهـکار میـــ مانـی

حضـورشان گـرم استــــ

سکوتـشان خالی میـــ کند دل ِ آدم را

آرامـش ِ صدایشـان را کــم می آوری

هــر دم ، هر لحظــه کـم می آوریــشان .... ! ! !
 

باور نمیکنم

_*بــــــاور نمی کنم

_*اینگونه عاشقـانه

_*در مـن ، حبس شده باشی!!

_*بگو با چه جادوئی

_*مرا اینگونه نا عادلانه وقف خودت کردی؟  

 

باورنکن

حال همۀ ما خوب است ولی تو باور نکن ! :|  


باور کن بغضی گلویمان را نمی فشارد !
 

اشکی از گوشۀ چشمانمان سرازیر نمیشود !
 

و حتا باور کن ما خوشبختیم و همه چیز به آسودگی میگذرد !
 

نه دلی میگیرد ، نه دلی میشکند ، نه اصلن حتا ، دلی وجود دارد !
 

اینجا غصه نمیخورند ، درد نمیکشند ، زخمی ندارند !
 

همه از شادی گریزانند و به غم سرازیر !
 

دنیایِ این روزهایِ همۀ ما این است !
 

زندگیهایِ این روزها همچون غروبیست به دلگیری روزهایِ پاییز و شبیست به آسودگی ِشبهایِ  

 

زمستان !
 

حال همۀ ما خوب است !

ولی تو باور نکن  

  

محکمتر از آنم

محـــکم تر از آنم

که برای تنــها نــبودنم

آنچه را که اســـمش را غــرور گذاشته ام

برایت بــه زمیـــن بکوبــم ...

احـســاس من قیمتــی داشــت

که تو برای پرداخــت آن

فقیــــر بودی...  

 

دلتنگی یعنی

══════════ ೋღ☃ღೋ ═══════════

دلتنگی یعنی عکسش رو روی لپ تاپ بزرگ کنی و
به عکسش بگی دیونه چی کم گذاشتم که رفتی . . . !
 

هر آهنگی که گوش میدهم
به هر زبانی که باشد
بغضم را میشکند …
نمی دانم
بغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است …

══════════ ೋღ☃ღೋ ══════════  

 

دوست

══════════ ೋღ☃ღೋ ══════════

اسمش را می گذاریم دوست مجازی
اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته
خصوصیاتش را که نمی تواند مخفی کند.
وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را می نویسد
وقت می گذارد برایم، وقت می گذارم برایش ,
نگرانش می شوم
دلتنگش می شوم
وقتی در صحبت هایم به عنوانِ دوست یاد می شود
مطمئن می شوم که حقیقیست
هرچند کنار هم نباشیم
هرچند صدای هم را هم نشنیده باشیم،
من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم
هرکجا که باشد!

══════════ ೋღ☃ღೋ ══════════