باز پنجره های ملکوت به بهانه ی دیگر گشوده شد
و چه عاشقانه می سراید : این الرجبیون ؟
چه خدای عاشقی که گناه می خرد و بهشت می فروشد و ناز بنده می کشد...
خداوندا ! در این آخرین روزهای سال دل من و
دوستانم را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده که
هر کجا تردیدی هست ایمان، هر کجا زخمی هست
مرهم،هر کجا نومیدی هست امید و هر کجا نفرتی هست
عشق، جای آنرا فرا گیرد
سال نو همگی مبارک
ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها
ای تدبیر کننده روز و شب
ای دگرگون کننده حالی به حالی دیگر
حال مارا به بهترین حال دگرگون کن
سال نو مبارک
سلامی دوباره باز اومدم
این مدت یه خورده کار داشتم البته به نت هم دسترسی نداشتم نمیتونستم راحت بیام که آپ کنم ولی الان اومدم و با یه سری خبرهای خوب.
اول اینکه دارم رو پروژه ام کار میکنم یکم مشکل داشتم که رفع شد و از امروز به بعد میخوام بشینم پای برنامه نویسی و طراحی اصلیش برام دعا کنین چون پای آینده ام در میونه و همینطور میخوام داداش دردونه رو خوشحال کنم.
گفتم داداش دردونه الهی قربونش برم داره بابا میشه جمعه این خبر رو شنیدم نمیدونین چقده خوشحال شدم اون همه که واسه داداش دردونه خوشحال شدم واسه داداش کوچیکه نشدم نه اینکه نباشم ولی آخه این داداش دردونه یه خورده شرایطش خاص بود آخه خانمش یه بار بچه سقط کرده بود ولی حالا به یاری خدا و به کوری چشم حسودها دوباره باردار شده .... وای خیلی خوشحالم جالب اینجاست که بچه های هردوتاداداشم تو سال 92 به دنیا میان یکی فصل بهار یکی هم پاییز مثل باباش وای الهی من قربون هردوشون برم.
داداش کوچیکه که اسم بچه اش ابوالفضله وای خدا دلم میره تا این دوتا وروجک به دنیا بیان.
خیلی خوشحالم امیدوارم تن هردوتاشون با ماماناشون سالم باشه و در سلامت کامل به دنیا بیان.
امیدوارم هرکی آرزوی بچه دار شدن داره خدا تو سال جدید اونو به آرزوش برسونه. از خدا میخوام هرکی هر آرزویی داره اونو بی جواب نذاره امیدوارم همگی سال خوب و خوشی رو در پیش داشته باشیم پر از شادی و خوشی.من که این سال که تنش های زیادی هم برام داشت رو با خوشی تموم کردم امیدوارم سال جدید هم اینجوری باشه
امروز خیلی خوشحالم آخه دارم میرم خونه ولی فقط یه هفته میتونم خونه باشم بازهم خوبه یه استراحتی میکنم و با یه روحیه خوب میام اینجا... ولی این ترم آخر رو دوست ندارم آخه دوستام دیگه نیستن همه فارغ التحصیل شدن دلم برا همشون میتنگه...... راستی تا حالا همه درسامو پاس شدم خدا کنه ساختمان داده و آمار هم پاس شم دیگه هیچ غمی نیست این ترم واقعاً عالی بودم .... از خودم راضیم بخاطر اینکه نذاشتم زحماتم هدر بره و تمام تلاشمو کردم... وایییییییییییییییییییییییییییییییی خیلی خوشحالم نمیدونم چی بگم همش چرت و پرت میگم.
رفتم خونه باید چندتا کار انجام بدم اول دیدن مامان بزرگم بعدش برم آبادان خونه خاله جون رو پروژه پایانیم کار کنم. خونه داداشم برم هرچی فکر میکنم دیگه چیزی یادم نمیاد ولی خیلی برنامه دارم تازه ترم دیگه فقط سه روز کلاس دارم وای چه خوبه.
امیدوارم همه دوستایی که این روزها امتحان دارن مثل من موفق بشن... همتونو دوست دارم....
یه هفته نیستم دلم براتون تنگ میشه ولی برمیگردم پس تا بعد