ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ
ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ

امتحان مباحث

امروز دلم شکست از دست کسی که حتی فکرش رو هم نمیکردم. 

صبح ساعت 10 امتحان مباحث داشتم موقع امتحان از شانس بدم سیستم مشکل داشت تازه وقتی به استاد گفتم جابجام کرد ولی اون یکی سیستم هم مشکل داشت خیلی ناراحت شدم همه تلاشمو کردم که همه برنامه ها رو بنویسم ولی از اونجایی که امروز شانس نداشتم به زور تونستم فقط یکی از برنامه ها رو بنویسم خیلی ناراحت شدم چون بقیه اش رو بلد بودم براهمین به استاده گفتم جوابش حرصمو در آورد آخه گفت من مقصر نیستم ولی حداقل میتونست بهم وقت بده ولی اونقدر نامرد بود که این کار رو نکرد منم ناراحت اومدم خوابگاه اونقدر گریه کردم که خوابم برد، منم استاده رو نمیبخشم چون تنها کمکی که میتونست کنه این بود که 10 دقیقه وقت بده ولی نداد نمیتونم کارش رو فراموش کنم...