ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ
ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ

وقتی قلبم بی تو گریونه

وقتی قلبم بی تو گریونه  

ابرای غم پره بارونه  


دنیای من دیگه ویرونه  


ای دل ای دل
 

تنها موندم
 

با دل دله دیووونه
 

دنیام دنیام مثه زندونه
 

وقتی قلبم بی تو گریونه....
 

سر راهم نه یک میخونه مونده
 

نه ساقی مونده نه پیمونه مونده
 

ازاون مرده تو با اون قلب مغرور
 

یه عاشق بادلی دیوونه مونده
 

عاشق رسوا
 

دیوونه ترینم من
 

کاشکی بی تو
 

دنیارو نبینم من
 

ای دل ای دل
 

ای دل دله دیوونه
 

دنیام دنیام مثه زندونه
 

وقتی قلبم بی تو گریونه

امید تازه می خواهم

بر لبانم غنچه لبخند پژمرده است 

 نغمه ام دلگیر و افسرده است
 

نه سرودی؛ نه سروری
 

نه هماوازی نه شوری
 

زندگی گویی ز دنیا رخت بر بسته است.
 

یا که خاک مرده روی شهر پاشیده است.
 

این چه آیینی؟ چه قانونی؟ چه تدبیری است؟
 

من از این آرامش سنگین و صامت عاصیم دیگر
 

من از این آهنگ یکسان و مکرر عاصیم دیگر
 

من سرودی تازه می خواهم
 

جنبشی؛ شوری؛ نشاطی، نغمه ای، فریادهایی تازه می جویم
 

من به هر آیین و مسلک کو، کسی را از تلاشش باز دارد یاغیم دیگر
 

من تو را در سینه امید دیرینسال خواهم کشت
 

من امید تازه می خواهم

خدای مهربونی ها

خواستم بگویم تنهایم اما نگاه خندانت مرا شرمگین کرد 

چه کس بهتر ازتو؟!!!!!!! 

خداوندا........ خداوندا....... 

قرارم باش و یارم باش.......  

جهان تاریکی محض است  

میترسم  

کنارم باش ...