ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ
ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ

بن بست

من به بن بست نرسیدم راهمو کج کردم
با تو مشکلی ندارم باخودم لج کردم

دنبال راه فرارم از تو نه از اینجا
میدونی فایده نداره بسه دیگه رویا

تو چرا خسته نمیشی از منه دیونه
از منی که شبو روزام مثل هم میمونه

تو چرا چیزی نمیگی این خودش کابوسه
غصه کم کم جون میگیره دل یه هو میپوسه

من نمیتونم بسازم خونه ی رویاتو
حیفه پای من بریزی همه دنیاتو

من خودم اسیر راهم تو اسیرم میشی
من نمیخوامتوی سختی تو کنارم باشی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد