ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ
ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ

نیدونم

وای از انتظار خسته شدم چقدر بده آدم این همه در انتظار باشه.من که دیگه طاقت ندارم. امروز حالم بهتر از روزهای دیگه است ولی خوب چه میشه کرد به قول یکی از بچه ها با غصه خوردن که چیزی حل نمیشه باید تلاش کنی با بتونی جبران کنی منم همین تصمیم رو گرفتم البته در پناه و با یاری خدا.برام دعا کنین که این بار مشکلم به طور کامل برطرف بشه.تازه تونستم وابستگی خودمو به آدما کم کنم یعنی الان اگه یکی از دوستام بخواد بره بخاطرش ناراحت نمیشم یا گریه نمیکنم بلاخره هر اومدنی یه رفتنی هست واسه همین سعی دارم خودمو به وجود کسی عادت ندم چون میدونم اولین کسی که ضربه میخوره خودمم.حالا هم خیالم راحته که دیگه مثل سابق نیستم و امیدوارم واسه همیشه همینجور بمونم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد