ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ
ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ

امروز من

وای امروز خیلی خسته شدم خیلی کار کردم... موکت و فرش اتاقمو شستم... اتاقمو تمیز کردم اونم تنهایی البته بابای گلم موقع شستن کمک کرد ها ولی خوب بیشترش رو تنهایی انجام دادم

بعدش که نوبت خود اتاق شد و جارو کردم با پارچه نمدار تمیز کردم و اخرش هم یه موکت دیگه انداختم و وسایلم رو چیدم قفسه کتابام رو تمیز کردم.... وای بخدا خیلی خسته شدم اونم واسه من که این همه مدت همش استراحت میکردم ولی خوب عوضش حالا اتاقم تمیزه و دکورش رو هم عوض کردم خیلی بهتر از قبل شده... اینم حکایت روزهای آخر قبل از مهر که من خونه خودمون هستم... البته هنوز یکم دیگه کار دارم که فردا باید انجام بدم .... باید وسایلم رو جمع کنم و ملافه ها رو بشورم در کل فردا هم حسابی کزت میشم دیگه... 

پس تا 5شنبه یا جمعه که بتونم اپ کنم واسم دعا کنین.  

نظرات 2 + ارسال نظر
alone چهارشنبه 22 شهریور 1391 ساعت 00:06 http://tanhaeii.blogsky.com

خسته نباشید !

لینک شدید باز هم ممنون !

به روز نیز هستم

ممنون از لطفتون

محمد چهارشنبه 22 شهریور 1391 ساعت 09:40 http://mohammad1249.blogfa.com/

(کزت ) یعنی چی؟
خسته نباشی .
تنهایم (محمد)
این لینک وبلاگ منه.
♥♥آوای عشق♥♥
به این نام تغییرش بده.
ممنون.

کزت تو داستان بینوایان دیگه من دیروز و امروز همون کزت بودم آخه هرچی کار بوده تنهایی انجام دادم و میدونم همین که رفتم آجی از خجالتم درمیاد و اتاق رو بهم میریزه... باشه با اسمی که خواستی لینکت میکنم. از اینکه به وبلاگم سر زدی ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد