ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ
ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ

وجدان تو

سلام مرا به وجدانت برسان

و اگر بیدار بود

بپرس چطور شبها آسوده می خوابد

وقتی سنگ هایی که در دستان توست

قلب مرا نشانه می رود؟

سلام

مرا به غرورت برسان

و بدان بهای قامت بلندش تنهاییست  

 

نظرات 1 + ارسال نظر
میلاد آرشام دوشنبه 27 شهریور 1391 ساعت 01:23 http://arsentus.blogsky.com

بیچاره عروسک دلش می خواست زار زار بگرید...اما خنده را بر لبانش دوخته بودند...!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد