ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ
ترش و شیرین و تلخ

ترش و شیرین و تلخ

روزهایی که من دارم گاهی ترشه گاهی شیرین و گاهی تلخ

خسته ام

خسته تر از آنم   

که لیوانی چای  

آرامَم کند   

آغوش گرم ترا میخواهم  

 

در جنگلی ناشناس  

 

وقتی که آسمان   

 

از لابه لای شاخه ها   

 

سرک میکشد.  

نظرات 1 + ارسال نظر
شقایق شنبه 29 تیر 1392 ساعت 15:26

سلام عزیزم...
من برگشتم...
خستگیتو قربون دوست جونم...

مرسی شقایق جون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد