« دلتنگی »
فقط یک اسم مستعار است
برای تمام حس هایی که
اسمشان را نمیدانیم
و هرکدامشان برای خود یک دلتنگی اند... .
عشق و دوست داشتن از پی هم می آیند ، اما هر گز در یک خانه منزل نمی کنند.
تنهایی
یعنی ..
منتظر هیچ کس نباشی
یعنی قراری .. جایی .. دلهره ای .. لحظه ای
......
نداشته باشی
تنهایی همان دلتنگی نیست
در دلتنگی ها کسی حضور دارد...
زمانی که با دشواری و خطر، توهین و رسوایی یا بیماری رویا رو می شویم باید بدانیم که این گونه تجربیات بدون هدف سر راه ما قرار نمی گیرند و بزرگترین آموختنی این رویدادها بازگشت به سوی خداست، که همه چیز به وجود او بستگی دارد. اگر فقط به خداوند اعتماد کنیم، او علاوه بر آرام کردن گرداب حوادث به قلب های ما نیز آرامش می بخشد...
تو را به جای تمامی کسانی که نشناخته ام
دوست می دارم
تو را به جای تمام روزگارانی که نمی زیستم
دوست می دارم
برای خاطر عطر نان گرم
و برفی که آب می شود
و برای خاطر نخستین گلها
و برای خاطر دوست داشتن
دوست می دارم
تو را بجای تمامی کسانی که دوستشان نمی دارم
دوست می دارم
وقتی جهان
از ریشه ی جهنم
و آدم
از عدم
و سعی
از ریشه های یأس می آید
وقتی یک اتفاق ساده در حرف
کفتار را
به کفتر تبدیل می کند
باید به بی تفاوتی واژها
و واژه های بی طرفی
مثل نان
دل بست
نان را از هر طرف
بخوانی
نان است.
قیصر امین پور